سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای سکوت

خدایا خدایا

خدایا توی دنیای بزرگت پوسیدیم که

میخواستیم میخواستیم

میخواستیم مثل این روزو نبینیم که دیدیم که

ناز اون بلای اون حسرت دل عذاب عالم

هر چی باید همه کمتر بکشن ما کشیدیم که

هر چی باید همه کمتر بکشن ما کشیدیم که

زندگی میگن برای زنده هاست اما خدایا

بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که

زندگی میگن برای زنده هاست اما خدایا

بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که

وای بر ما وای بر ما

خبر از لحظه ی پرواز نداشتیم

تا میخواستیم لب معشوقو ببوسیم پریدیم که

زندگی قصه ی تلخیست که از آغازش

بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم

چشمی بهم زدیم و دنیا گذشت

دنبال هم امروز و فردا گذشت

چشمی بهم زدیم و دنیا گذشت

دنبال هم امروز و فردا گذشت

دل میگه باز فردا رو از نو بساز

ای دل غافل دیگه از ما گذشت

ای دل غافل دیگه از ما گذشت

زندگی میگن برای زنده هاست اما خدایا

بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که

خدایا خدایا

خدایا توی دنیای بزرگت پوسیدیم که

میخواستیم میخواستیم

میخواستیم مثل این روزو نبینیم که دیدیم که

ناز اون بلای اون حسرت دل عذاب عالم

هر چی باید همه کمتر بکشن ما کشیدیم


نوشته شده در یادداشت ثابت - سه شنبه 93/3/14ساعت 5:36 عصر توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |


نوشته شده در یادداشت ثابت - یکشنبه 92/12/26ساعت 9:33 صبح توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

                                             
آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است
صبور باش و درکم کن
به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم
وقتی نمی خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز، سئوالاتی می کنم با تمسخر به من ننگر
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و عصبانی نشو
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده ... همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو ... روزی خود می فهمی
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم
فرزند دلبندم، دوستت دارم

نوشته شده در یادداشت ثابت - جمعه 92/10/7ساعت 10:55 صبح توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |


جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد.و آدمهایی را می دید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند. جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شکنند و دیوارها خراب می شوند. او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری اش می خواند و فکر می کرد شاید پرده های ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.

 

روزی کبوتری از آن حوالی رد می شد، آواز جغد را که شنید، گفت: بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگین شان می کنی. می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.

 

قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.

 

سکوت او آسمان را افسرده کرد. آن وقت خدا به جغد گفت:

 آوازخوان کنگره های خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.

 

جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.

 

خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آن که می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست. اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.

 

جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگره های دنیا می خواند و آنکس که می فهمد،

می داند آواز او پیغام خداست.


نوشته شده در یادداشت ثابت - جمعه 92/10/7ساعت 10:53 صبح توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

همیشه دعادکن:

چشمانی داشته باشی که بهترین ها را در آدم ها ببیند

قلبی که خطاکارترین ها را ببخشد

ذهنی که بدیها را فراموش کند

و روحی که هیچگاه ایمانش به خدا را از دست ندهد....


نوشته شده در یادداشت ثابت - سه شنبه 91/10/20ساعت 8:24 عصر توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

قوانین طلایی موفقیت در زندگی

-

قانون اعتقادات. به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست،

بر قسمت

نیمه هوشیار ذهن تأثیر می‌گذارد و با ...   بیشتر
قوانین طلایی موفقیت در زندگی

قانون اعتقادات. به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست،

بر قسمت

نیمه هوشیار ذهن تأثیر می‌گذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در

می‌آید.هر امر

باید ابتدا در غالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود.

قانون انتظارات:

هر آنچه که انتظارش را می‌کشید به سرتان می‌آید. مثلا اگر انتظار یک

زندگی خوب و

موفق را می‌کشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که

انجام دهید از

آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر این

قانون را در

زندگی روزمره زیاد دیده اید.

- قانون جاذبه: منفی‌ها، منفی‌ها را جذب می‌کنند و

مثبت‌ها، مثبت‌ها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب می‌کنند

و برعکس،

افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبت اندیش را.

- قانون جانشینی: ذهن نیمه هوشیار در یک لحظه می‌تواند فقط به یک وجه

از قضیه

فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که می‌خواهیم به جنبه مثبت کاری

فکر کنیم قادر

نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم.مگر آنکه جنبه منفی

جانشین وجه

مثبت شود.

- قانون کار ما: آدمی تنها آنچه را که می‌دهد باز می‌ستاند.

بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست. پندار و کردار و گفتار انسان –دیر یا

زود- با دقتی

حیرت انگیز به خود او باز می‌گردد.

کارما

واژه‌ای است سانسکریت به معنای "بازگشت" آنچه که آدمی بکارد، همان

را

درو خواهد کرد. بسیاری از مردم از این واقعیت غافلند که هدیه دادن

نوعی سرمایه

گذاری است و اندوختن از سر حرص و احتکار جز تنگدستی عاقبتی ندارد.

- قانون بخشایش: این قانون می‌گوید خطاهای خود و

دیگران را فراموش کنید و ببخشید. فراموش کردن خطاهای خود این حسن را

دارد که تصویر

ذهنی شخص از خود، مخدوش نمی‌شود.هر اندیشه‌ی خشک و محدود کننده‌ای مثل

مقصر دانستن

خود، یا کینه و ناراحتی داشتن از دیگران بر ذهن نیمه هوشیار اثر

گذاشته، مانع

پیشرفت می‌شود.

-قانون پرهیز از تردید و هراس: جز تردید و هراس هیچ چیز نمی‌تواند

میان انسان و آرمان‌هایش فاصله ایجاد کند. اگر انسان بدون دلهره، برای

تحقق

آرزوهایش تلاش کند، بی درنگ برآورده خواهد شد.ترس دشمن بزرگ بشر است.

ترس از

تنگدستی، ترس از بدبختی، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن

و …

خداوند در کتب مقدس آسمانی مکرراً انسان را خطاب قرار داده و فرموده

است:«ای کم

ایمانان چرا ترسانید؟»معنای این عبارت این است که می‌بایست ایمان را

جانشین ترس

کنیم، ترس ایمان وارونه است. ترس یعنی ایمان به شر.

 


نوشته شده در یادداشت ثابت - یکشنبه 91/10/11ساعت 2:37 عصر توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

اگر می خواهی بزرگ شوی از کر دار نیک دیگران بسیار یاد کن

(ارد بزرگ)


نوشته شده در یادداشت ثابت - شنبه 91/10/10ساعت 12:39 عصر توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری.آن است که بعد تز هر زمین خوردنی برخیزی

(مهاتما گاندی)


نوشته شده در یادداشت ثابت - شنبه 91/10/10ساعت 12:38 عصر توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

کار و کوشش ما را از سه عیب دور میکند.افسردگی_دزدی وبی نیازی

(ولتر)


نوشته شده در یادداشت ثابت - شنبه 91/10/10ساعت 12:36 عصر توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

کاش نامت باران بود.آن گاه تمام مردم شهر برای آمدنت دعا میکردند(اللهم عجل لولیک الفرج)


نوشته شده در یادداشت ثابت - جمعه 91/10/9ساعت 8:59 صبح توسط م ح م د (پارسی) نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت